15 ماهگی دخترم
این کلاه خودم برات بافتم کلاه اتاق عمل عمه رو پوشیدی و گریه میکنی از سرم بر ندارین ...
نویسنده :
مامانی
11:48
مهراد کوچولو به زمین خوش اومدی
شیطنتای آروین و محیا
دوتایی با هم رفتن تو کوچه رو پله مغازه نشستن خونه نمیومدن در حال تماشای کارتون در حال دعوا سر حیوانات باغ وحش ...
نویسنده :
مامانی
11:40
اندر احوالات 14 ماهگی
همیشه همه ی ظرفا رو کف آشپزخونه پخش میکنی آخرشم میری تو دیک میشینی باباهم بلندت کرد و روی گاز گذاشتت و شما هم به روی مبارک نیاوردی انتظار پشت در حموم برای آب بازی اینم لباسایی که مامان جون زحمتشو کشید برات بافت دستش درد نکه و کلای کوکب حیاطشون که نابودشون کردی تا ازت عکس بگیریم همرو کندی ...
نویسنده :
مامانی
11:35
عکسای جامونده 13 ماهگی
شیطنتای پسرونه دختر نازم همش دوست داری یا رو ی ماشینت بایستی یا برعکس روش بشینی تصادف آقا فیله با ماشین اینم در فریزر که همیشه مثل در حموم بازه بس که بلایی تو اصلا نمیتونی ببینی در فریزر یا یخچال بسته باشه عملیات نابود سازی اتاق بعد از پاک سازی مامانی ...
نویسنده :
مامانی
11:29